چرا برخی افراد از ابراز احساسات خود میترسند؟
ابراز احساسات، بخش مهمی از ارتباطات انسانی و سلامت روان است. با این حال، بسیاری از افراد در بیان احساسات خود با مشکل مواجه هستند و از آن میترسند. این ترس میتواند دلایل مختلفی داشته باشد که در ادامه به 19 مورد از آنها اشاره خواهیم کرد.
درک این دلایل میتواند به ما کمک کند تا نسبت به خود و دیگران همدلی بیشتری داشته باشیم و فضایی امن برای ابراز احساسات ایجاد کنیم.

- ✅
تجربههای آسیبزای گذشته:
اگر فردی در گذشته به دلیل ابراز احساسات مورد تمسخر، سرزنش یا تنبیه قرار گرفته باشد، ممکن است از تکرار آن تجربه بترسد. - ✅
ترس از طرد شدن:
افراد ممکن است نگران باشند که اگر احساسات واقعی خود را نشان دهند، دیگران آنها را دوست نداشته باشند یا از آنها دوری کنند. - ✅
فرهنگ و باورهای خانوادگی:
در برخی خانوادهها، ابراز احساسات به عنوان ضعف تلقی میشود و افراد یاد میگیرند که احساسات خود را سرکوب کنند. - ✅
ترس از آسیبپذیری:
ابراز احساسات میتواند باعث شود فرد احساس آسیبپذیری کند و از این که دیگران از احساسات او سوء استفاده کنند، بترسد. - ✅
عدم توانایی در تشخیص و نامگذاری احساسات:
برخی افراد نمیتوانند به درستی احساسات خود را تشخیص دهند و به همین دلیل در بیان آنها دچار مشکل میشوند. - ✅
کمالگرایی:
افراد کمالگرا ممکن است فکر کنند که ابراز احساسات، نشانهای از ضعف و نقص است و تلاش میکنند همیشه قوی و بینقص به نظر برسند. - ✅
ترس از قضاوت شدن:
افراد ممکن است نگران باشند که دیگران آنها را به خاطر احساساتی که دارند، قضاوت کنند و برچسب بزنند. - ✅
فشار اجتماعی:
در برخی محیطها، ابراز احساسات به عنوان رفتاری غیرعادی یا نامناسب تلقی میشود و افراد سعی میکنند خود را با انتظارات اجتماعی هماهنگ کنند. - ✅
نبود الگوهای مناسب:
اگر فردی در کودکی شاهد ابراز احساسات سالم در اطرافیان خود نبوده باشد، ممکن است نتواند این مهارت را یاد بگیرد. - ✅
عدم اعتماد به نفس:
افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند، ممکن است از این که احساسات خود را بیان کنند، بترسند، زیرا فکر میکنند حرفهایشان ارزشی ندارد. - ✅
ترس از کنترل از دست دادن:
برخی افراد فکر میکنند اگر احساسات خود را بیان کنند، کنترل خود را از دست میدهند و ممکن است رفتارهای نامناسبی از آنها سر بزند. - ✅
مشکلات در برقراری ارتباط:
افرادی که در برقراری ارتباط با دیگران مشکل دارند، ممکن است در بیان احساسات خود نیز دچار مشکل شوند. - ✅
نگرانی از ایجاد ناراحتی برای دیگران:
برخی افراد نمیخواهند با ابراز احساسات خود، دیگران را ناراحت کنند یا باعث ایجاد مشکل شوند. - ✅
فقدان مهارتهای مدیریت احساسات:
افرادی که نمیتوانند احساسات خود را به درستی مدیریت کنند، ممکن است از ابراز آنها بترسند. - ✅
تجارب سوء استفاده عاطفی:
کسانی که در گذشته مورد سوء استفاده عاطفی قرار گرفتهاند، ممکن است به سختی بتوانند به دیگران اعتماد کنند و احساسات خود را با آنها در میان بگذارند. - ✅
ترس از رویارویی با واقعیت:
ابراز احساسات میتواند فرد را مجبور کند تا با واقعیتهای ناخوشایند زندگی خود روبرو شود و این موضوع برای برخی افراد ترسناک است. - ✅
شرایط خاص روحی و روانی:
برخی اختلالات روانی مانند افسردگی و اضطراب میتوانند باعث شوند فرد در ابراز احساسات خود دچار مشکل شود. - ✅
حساسیت بالا:
افراد بسیار حساس ممکن است به دلیل ترس از شدت احساسات خود و تاثیر آن بر دیگران از ابراز آنها خودداری کنند. - ✅
نگرانی از واکنش های غیرقابل پیش بینی:
افراد ممکن است بترسند از اینکه نتوانند واکنش دیگران را به ابراز احساسات خود پیش بینی کنند و از غیرقابل کنترل بودن نتیجه بترسند.
شناسایی این دلایل، اولین قدم برای غلبه بر این ترس و ایجاد روابط سالمتر و رضایتبخشتر است.
یادگیری نحوه صحیح ابراز احساسات، مهارتی است که میتوان با تمرین و آگاهی کسب کرد و به بهبود کیفیت زندگی کمک شایانی میکند.
ترس از قضاوت شدن
یکی از رایجترین دلایل، ترس از قضاوت شدن توسط دیگران است.فرد میترسد که به خاطر احساساتی که بروز میدهد، مورد تمسخر، سرزنش یا قضاوت منفی قرار گیرد.این ترس میتواند ناشی از تجربیات گذشته باشد، مثلاً زمانی که در کودکی به خاطر ابراز احساسات تنبیه شدهاند یا در بزرگسالی مورد تمسخر قرار گرفتهاند.فرد ممکن است نگران باشد که ابراز احساساتش باعث شود دیگران او را ضعیف، آسیبپذیر یا غیرمنطقی بدانند.این ترس میتواند باعث شود فرد احساسات خود را سرکوب کند و از ابراز آنها خودداری کند تا از قضاوت شدن در امان باشد.
ترس از قضاوت شدن در محیطهای خاص، مانند محل کار یا در جمع دوستان، میتواند بیشتر باشد.
این ترس میتواند منجر به اضطراب اجتماعی و دوری از موقعیتهایی شود که نیاز به ابراز احساسات دارد.ترس از قضاوت شدن میتواند باعث شود فرد احساس تنهایی و انزوا کند.
ترس از آسیبپذیری
ابراز احساسات به معنای آسیبپذیر شدن است. وقتی احساسات خود را با دیگران در میان میگذاریم، خودمان را در معرض آسیب قرار میدهیم. فرد ممکن است بترسد که دیگران از احساسات او سوء استفاده کنند یا او را آزار دهند. این ترس میتواند ناشی از تجربیات ناخوشایند گذشته باشد، مثلاً زمانی که به کسی اعتماد کردهاند و به او آسیب رساندهاند. فرد ممکن است نگران باشد که ابراز احساساتش باعث شود دیگران او را کنترل کنند یا از او بهرهبرداری کنند. این ترس میتواند باعث شود فرد از برقراری روابط صمیمی و عمیق با دیگران خودداری کند. آسیبپذیری به این معنا نیست که ضعیف هستیم، بلکه به این معناست که انسان هستیم. با این حال، پذیرش آسیبپذیری میتواند برای بسیاری از افراد دشوار باشد.
فرهنگ و تربیت
فرهنگ و تربیت نقش مهمی در شکلگیری نگرش ما نسبت به ابراز احساسات دارد. در برخی از فرهنگها، ابراز احساسات به عنوان ضعف تلقی میشود. افرادی که در این فرهنگها بزرگ شدهاند، ممکن است آموخته باشند که احساسات خود را سرکوب کنند و از ابراز آنها خودداری کنند. در برخی از خانوادهها، ابراز احساسات ممنوع است یا مورد سرزنش قرار میگیرد. کودکانی که در این خانوادهها بزرگ میشوند، ممکن است یاد بگیرند که احساسات خود را پنهان کنند و از ابراز آنها خودداری کنند. این افراد ممکن است در بزرگسالی نیز در ابراز احساسات خود مشکل داشته باشند. فرهنگ و تربیت میتوانند باعث شوند فرد احساس گناه یا شرم نسبت به ابراز احساسات خود داشته باشد. درک این تاثیر فرهنگی به ما کمک می کند نگرش سالم تری نسبت به احساسات داشته باشیم.






خیلی خوبه که به این موضوع پرداختی. من سال ها فکر می کردم اگر احساساتم رو نشون بدم دیگه دوست داشتنی نیستم. یه بار توی یه رابطه عاطفی کلی ترس داشتم که حرف دلم رو بزنم، می ترسیدم طرف مقابل فکر کنه زیادی حساسم یا ضعیفم. ولی وقتی بالاخره جرأت کردم و گفتم، دیدم نه فقط که قضاوتم نکرد، بلکه رابطه مون صمیمی تر هم شد.
بعضی وقت ها آدم فکر می کنه اگر غمش رو بروز بده بار اضافه رو انداخته روی دوش بقیه. منم همین حس رو داشتم، تا اینکه یه روز بهترین دوستم بهم گفت: تو که همیشه گوش میدی، چرا وقتی نوبت خودت میشه سکوت می کنی؟ اون موقع تازه فهمیدم پنهان کردن احساسات فقط باعث انزوا میشه.
ترس از آسیب پذیر بودن یه چیز کاملا طبیعیه، ولی واقعیت اینه که هیچکس همیشه قوی نیست. خود من یاد گرفتم گاهی اشک ریختن یا ترس رو قبول کردن، اصلا نشانه ضعف نیست. برعکس، نیاز به شجاعت داره. تو هم اگر احساسی داری، بدونی که حق داری و تنها نیستی.
فشارهای اجتماعی هم خیلی موثره. تو جمعی که همه وانمود می کنن همیشه خوشحالن، آدم حس می کنه اگر ناراحتیش رو بگه انگار یه کار اشتباه کرده. من تو مهمونی ها همیشه مجبور بودم صورتک بذارم، تا اینکه یه نفر صمیمانه پرسید: راستی تو چطوری؟ و من یک دفعه سرم خالی شد. اون روز فهمیدم چقدر دروغ گفتن به خودت انرژی می گیره.
اینا همه رو گفتم که بگم شاید تو هم مثل من یه روزهایی از گفتن حرف دلت ترسیدی. اما دنیا پر از آدم هایی هست که می فهمن و قضاوت نمی کنن. اگر تو هم چنین تجربه ای داشتی یا حس متفاوتی داری، خوشحال میشم بدونم. شاید حرف تو به یکی دیگه هم کمک کنه که جرأت پیدا کنه.