زناشویی

چرا بعضی افراد در روابط عاشقانه خودمحورتر هستند؟ (15 نکته)

در روابط عاشقانه، تعادل و تفاهم حرف اول را می‌زند. اما متاسفانه، گاهی اوقات شاهد رفتارهایی هستیم که نشان می‌دهند یکی از طرفین بیشتر به خودش و نیازهایش توجه دارد تا شریک عاطفی‌اش. این خودمحوری می‌تواند ریشه در عوامل مختلفی داشته باشد و به آسیب رسیدن به رابطه منجر شود. در این مقاله، به بررسی 15 دلیل احتمالی این رفتار می‌پردازیم: ازدواج - رابطه زناشویی با همسر -شناخت مردان و زنان - عشق محبت، علاقه - روانشناسی مهارت های ارتباطی دختران و پسران دلایل متعددی می‌توانند باعث شوند که یک فرد در رابطه عاشقانه، رفتارهای خودمحورانه‌تری از خود نشان دهد. شناخت این دلایل می‌تواند به درک بهتر این مسئله و در نتیجه، یافتن راهکارهای مناسب برای بهبود رابطه کمک کند:

  • ناامنی عاطفی:

    فردی که از درون احساس ناامنی می‌کند، ممکن است با رفتارهای خودمحورانه سعی در جلب توجه و تایید از سوی شریک عاطفی‌اش داشته باشد.
  • ترس از صمیمیت:

    برخی افراد از صمیمیت و نزدیکی واقعی با دیگران می‌ترسند. خودمحوری می‌تواند به عنوان یک سپر دفاعی عمل کند و از آسیب‌پذیر شدن جلوگیری کند.
  • نیاز به کنترل:

    فردی که نیاز شدیدی به کنترل دارد، ممکن است با رفتارهای خودمحورانه سعی در مدیریت و هدایت رابطه به نفع خود داشته باشد.
  • کمبود عزت نفس:

    افرادی که عزت نفس پایینی دارند، ممکن است با خودمحوری سعی در پوشاندن ضعف‌ها و کاستی‌های خود داشته باشند.
  • تجربه‌های تلخ گذشته:

    تجربه‌های تلخ در روابط قبلی، مانند خیانت یا طرد شدن، می‌تواند باعث شود فرد در رابطه فعلی خودمحورتر رفتار کند تا از تکرار آسیب‌ها جلوگیری کند.
  • سبک دلبستگی ناایمن:

    افرادی که سبک دلبستگی ناایمن دارند (اجتنابی یا دوسوگرا)، ممکن است در برقراری ارتباط صمیمی و همدلانه با دیگران دچار مشکل باشند و در نتیجه، خودمحورانه‌تر رفتار کنند.
  • عدم مهارت‌های ارتباطی:

    نداشتن مهارت‌های کافی برای بیان احساسات و نیازها به طور موثر، می‌تواند منجر به سوءتفاهم و رفتارهای خودمحورانه شود.
  • خودشیفتگی:

    در موارد شدیدتر، خودمحوری می‌تواند نشانه‌ای از اختلال شخصیت خودشیفته باشد. این افراد نیاز شدیدی به تحسین و تمجید دارند و به احساسات و نیازهای دیگران اهمیت نمی‌دهند.
  • فرهنگ و تربیت خانوادگی:

    نحوه تربیت و ارزش‌های خانوادگی می‌تواند نقش مهمی در شکل‌گیری رفتارهای خودمحورانه داشته باشد.
  • استرس و فشار:

    استرس و فشار زیاد در زندگی، مانند مشکلات شغلی یا مالی، می‌تواند باعث شود فرد تمرکز بیشتری بر روی نیازهای خود داشته باشد و از نیازهای شریک عاطفی‌اش غافل شود.
  • توقع بی‌جا:

    فرد ممکن است توقع داشته باشد که شریک عاطفی‌اش همیشه در خدمت او باشد و نیازهایش را برآورده کند.
  • عدم همدلی:

    ناتوانی در درک و همدردی با احساسات و نیازهای دیگران، می‌تواند منجر به رفتارهای خودمحورانه شود.

بهبود روابط زناشویی

  • عدم آگاهی:

    گاهی اوقات فرد از رفتارهای خودمحورانه خود آگاه نیست و تصور می‌کند که رفتارش طبیعی و منطقی است.
  • وجود مشکلات روانی:

    برخی از مشکلات روانی، مانند افسردگی و اضطراب، می‌توانند باعث شوند فرد بیشتر به خود و مشکلاتش توجه کند و از نیازهای دیگران غافل شود.
  • تغییر در اولویت‌ها:

    در طول زمان، اولویت‌های فرد ممکن است تغییر کند و این تغییر می‌تواند منجر به تغییر در رفتارهایش در رابطه شود.

شناخت این عوامل گام اول برای بهبود رابطه است. در قدم بعدی، لازم است با یکدیگر صحبت کنید، سعی در درک دیدگاه طرف مقابل داشته باشید و به دنبال راهکارهایی برای ایجاد تعادل و تفاهم در رابطه باشید. در صورت نیاز، کمک گرفتن از یک مشاور متخصص نیز می‌تواند در این مسیر بسیار موثر باشد.

چرا بعضی‌ها در روابط عاشقانه بیشتر به خود توجه می‌کنند؟

1. ترس از آسیب‌پذیری

یکی از دلایل اصلی تمرکز بر خود در روابط، ترس از آسیب‌پذیری است.فرد ممکن است از این بترسد که اگر احساسات واقعی خود را نشان دهد، طرد یا رها شود.این ترس باعث می‌شود که یک دیوار محافظتی دور خود بکشد و بیشتر بر نیازها و خواسته‌های خود تمرکز کند.این افراد اغلب سابقه تجربیات ناخوشایند در روابط گذشته را دارند و نمی‌خواهند دوباره آن درد را تجربه کنند.آنها ممکن است به طور ناخودآگاه از صمیمیت دوری کنند تا از خود در برابر آسیب‌های احتمالی محافظت نمایند.این ترس می‌تواند باعث شود که فرد نتواند به طور کامل در رابطه حضور داشته باشد و از ابراز عشق و علاقه واقعی خودداری کند.

در نتیجه، طرف مقابل ممکن است احساس کند که مورد بی‌توجهی قرار گرفته و نیازهای او نادیده گرفته می‌شود.

این رفتار می‌تواند به سردی و دوری در رابطه منجر شود.برای غلبه بر این ترس، نیاز به کار کردن روی اعتماد به نفس و پذیرش آسیب‌پذیری است.

2. خودشیفتگی و خودمحوری

برخی افراد به دلیل ویژگی‌های شخصیتی خود، مانند خودشیفتگی، به طور طبیعی بیشتر به خود توجه می‌کنند. این افراد معمولاً نیازها و خواسته‌های خود را بر نیازهای دیگران اولویت می‌دهند. آنها ممکن است به دنبال تأیید و تحسین مداوم باشند و از رابطه به عنوان ابزاری برای تقویت عزت نفس خود استفاده کنند. در این افراد، همدلی و درک احساسات دیگران ممکن است ضعیف باشد. رابطه زناشویی آنها ممکن است به سختی بتوانند خود را جای طرف مقابل بگذارند و از دیدگاه او به مسائل نگاه کنند. این رفتار می‌تواند باعث ایجاد احساس نارضایتی و بی‌ارزشی در طرف مقابل شود. در موارد شدید، خودشیفتگی می‌تواند به سوء استفاده عاطفی و کنترل‌گری در رابطه منجر شود. درمان این مشکل نیازمند مشاوره و روان‌درمانی تخصصی است.

3. عدم بلوغ عاطفی

بلوغ عاطفی نقش مهمی در توانایی فرد برای برقراری یک رابطه سالم و متعادل ایفا می‌کند. افرادی که از نظر عاطفی نابالغ هستند، ممکن است نتوانند نیازهای خود و طرف مقابل را به طور موثر مدیریت کنند. آنها ممکن است در ابراز احساسات، حل تعارضات و برقراری ارتباط سالم با مشکل مواجه شوند. این افراد اغلب به دنبال ارضای فوری خواسته‌های خود هستند و به پیامدهای بلندمدت رفتار خود توجه نمی‌کنند. آنها ممکن است به راحتی خشمگین شوند، قهر کنند یا از مسئولیت شانه خالی کنند. این رفتارها می‌توانند باعث ایجاد ناامنی و بی‌ثباتی در رابطه شوند. رشد بلوغ عاطفی نیازمند خودآگاهی، پذیرش مسئولیت و تلاش برای یادگیری مهارت‌های ارتباطی است. مشاوره و روان‌درمانی می‌تواند در این زمینه بسیار مفید باشد.

4. تجربیات دوران کودکی

تجربیات دوران کودکی نقش مهمی در شکل‌گیری الگوهای رفتاری فرد در روابط بزرگسالی دارند. افرادی که در کودکی مورد بی‌توجهی، سوء استفاده یا طرد قرار گرفته‌اند، ممکن است در روابط عاشقانه بیشتر به خود توجه کنند. آنها ممکن است احساس ناامنی عمیقی داشته باشند و به سختی بتوانند به دیگران اعتماد کنند. این افراد ممکن است به دنبال جبران نیازهای برآورده نشده دوران کودکی در روابط خود باشند. آنها ممکن است به طور ناخودآگاه شریک عاطفی خود را به عنوان یک والد جایگزین ببینند و از او توقع داشته باشند که تمام نیازهایشان را برآورده کند. این رفتار می‌تواند باعث ایجاد فشار زیاد بر رابطه و نارضایتی طرف مقابل شود. درمان این مسئله نیازمند کار کردن روی آسیب‌های دوران کودکی و یادگیری الگوهای رفتاری سالم است. روان‌درمانی می‌تواند در این زمینه بسیار موثر باشد.

5. عدم تعادل قدرت در رابطه

در هر رابطه‌ای، یک تعادل قدرت وجود دارد.اگر این تعادل به هم بخورد و یک طرف احساس کند که قدرت بیشتری دارد، ممکن است بیشتر به خود توجه کند و نیازهای طرف مقابل را نادیده بگیرد.این عدم تعادل می‌تواند ناشی از عوامل مختلفی باشد، مانند وضعیت مالی، موقعیت اجتماعی یا ویژگی‌های شخصیتی.فردی که احساس می‌کند قدرت بیشتری دارد، ممکن است تصمیمات مهم را بدون مشورت با طرف مقابل بگیرد یا از او انتظار اطاعت و فرمانبرداری داشته باشد.این رفتار می‌تواند باعث ایجاد احساس بی‌ارزشی و نادیده گرفته شدن در طرف مقابل شود.

برای ایجاد یک رابطه سالم و برابر، ضروری است که هر دو طرف احساس کنند که صدایشان شنیده می‌شود و نیازهایشان مورد توجه قرار می‌گیرد.

گفتگو و مذاکره کلید حل این مشکل است.در صورت نیاز، می‌توان از کمک یک مشاور زوج‌درمانگر استفاده کرد.

6. مشکلات ارتباطی

ارتباط موثر یکی از ارکان اصلی هر رابطه موفق است. اگر زوجین نتوانند به طور با صداقت و باز با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، ممکن است سوء تفاهم‌ها و نارضایتی‌ها افزایش یابد. فردی که در برقراری ارتباط مشکل دارد، ممکن است نتواند نیازها و خواسته‌های خود را به طور واضح بیان کند یا به حرف‌های طرف مقابل گوش دهد. این مشکل می‌تواند ناشی از عوامل مختلفی باشد، مانند خجالت، ترس از قضاوت یا عدم آگاهی از مهارت‌های ارتباطی. در نتیجه، طرف مقابل ممکن است احساس کند که درک نمی‌شود و نیازهایش نادیده گرفته می‌شود. یادگیری مهارت‌های ارتباطی، مانند گوش دادن فعال، همدلی و ابراز وجود، می‌تواند به بهبود روابط کمک کند. شرکت در کارگاه‌های آموزشی و مشاوره با یک متخصص می‌تواند در این زمینه بسیار مفید باشد.

7. عدم خودآگاهی

خودآگاهی به معنای شناخت نقاط قوت و ضعف، ارزش‌ها و باورها، و نیازها و خواسته‌های خود است. فردی که از خودآگاهی کافی برخوردار نیست، ممکن است نتواند به طور موثر در یک رابطه عمل کند. او ممکن است از رفتارهای خود و تاثیر آنها بر طرف مقابل آگاه نباشد. این فرد ممکن است به طور ناخودآگاه رفتارهایی انجام دهد که باعث ناراحتی و رنجش طرف مقابل شود. برای افزایش خودآگاهی، می‌توان از روش‌های مختلفی استفاده کرد، مانند مدیتیشن، نوشتن خاطرات روزانه، و دریافت بازخورد از دیگران. مشاوره و روان‌درمانی نیز می‌تواند در این زمینه بسیار مفید باشد. هرچه فرد بیشتر خود را بشناسد، بهتر می‌تواند نیازهای خود و طرف مقابل را درک کند و به آنها پاسخ دهد. خودآگاهی کلید ایجاد یک رابطه سالم و رضایت‌بخش است.

8. استرس و فشار روانی

استرس و فشار روانی می‌توانند تاثیرات منفی زیادی بر روابط داشته باشند. فردی که تحت فشار روانی زیادی قرار دارد، ممکن است تمرکز کمتری بر نیازهای طرف مقابل داشته باشد و بیشتر به فکر حل مشکلات خود باشد. او ممکن است بداخلاق، بی‌حوصله و کم‌صبر شود و به راحتی با طرف مقابل مشاجره کند. استرس می‌تواند ناشی از عوامل مختلفی باشد، مانند مشکلات مالی، شغلی، یا خانوادگی. برای کاهش استرس و فشار روانی، می‌توان از روش‌های مختلفی استفاده کرد، مانند ورزش، مدیتیشن، و گذراندن وقت با دوستان و خانواده. در صورت نیاز، می‌توان از کمک یک روانشناس یا مشاور نیز استفاده کرد. مراقبت از خود در زمان‌های استرس و فشار روانی بسیار مهم است.

9. ترس از دست دادن هویت فردی

برخی افراد از این می‌ترسند که در یک رابطه عاشقانه، هویت فردی خود را از دست بدهند و به یک نسخه از شریک عاطفی خود تبدیل شوند. این ترس می‌تواند باعث شود که آنها بیشتر بر حفظ استقلال و فردیت خود تمرکز کنند. آنها ممکن است از صمیمیت و تعهد اجتناب کنند و بیشتر به دنبال فعالیت‌هایی باشند که به آنها حس هویت و استقلال می‌دهد. این افراد باید به این نکته توجه داشته باشند که یک رابطه سالم و متعادل، فضایی را برای هر دو طرف فراهم می‌کند تا در عین حفظ هویت فردی، با یکدیگر رشد کنند. گفتگو و تعیین مرزهای سالم در رابطه می‌تواند به حل این مشکل کمک کند. حفظ استقلال و فردیت در یک رابطه سالم امکان‌پذیر است. تعادل بین صمیمیت و استقلال کلید یک رابطه پایدار است.

10. توقعات غیرواقعی از رابطه

اگر فرد توقعات غیرواقعی از رابطه داشته باشد، ممکن است ناامید شود و بیشتر بر نیازهای برآورده نشده خود تمرکز کند. این توقعات می‌تواند شامل انتظار عشق بی‌قید و شرط، خوشبختی دائمی، و حل تمام مشکلات توسط شریک عاطفی باشد. واقعیت این است که هیچ رابطه‌ای کامل نیست و همه روابط چالش‌ها و مشکلاتی دارند. برای داشتن یک رابطه سالم، باید توقعات خود را با واقعیت تطبیق دهید و بپذیرید که هیچ‌کس نمی‌تواند تمام نیازهای شما را برآورده کند. به جای تمرکز بر کمبودها، بر نقاط قوت و جنبه‌های مثبت رابطه تمرکز کنید. توقعات واقع‌بینانه کلید رضایت در رابطه است. هیچ رابطه‌ای بدون تلاش و سازش موفق نخواهد بود.

11. تاریخچه روابط ناموفق

افرادی که سابقه روابط ناموفق زیادی دارند، ممکن است به دلیل تجربیات ناخوشایند گذشته، بدبین شوند و بیشتر به خود توجه کنند. آنها ممکن است از تکرار اشتباهات گذشته بترسند و به همین دلیل از صمیمیت و تعهد اجتناب کنند. این افراد باید به این نکته توجه داشته باشند که هر رابطه متفاوت است و نباید تجربیات گذشته را به رابطه فعلی خود تعمیم دهند. برای غلبه بر این ترس، می‌توان از کمک یک روانشناس یا مشاور استفاده کرد. کار کردن روی آسیب‌های گذشته و یادگیری الگوهای رفتاری سالم می‌تواند به بهبود روابط آینده کمک کند. هر رابطه جدید فرصتی برای شروع دوباره است. ترس از تکرار اشتباهات نباید مانع از تلاش برای یک رابطه سالم شود.

12. مشکلات مربوط به عزت نفس

عزت نفس پایین می‌تواند باعث شود که فرد احساس ناامنی و بی‌ارزشی کند. این احساسات می‌توانند باعث شود که او بیشتر به خود توجه کند و به دنبال تأیید و تحسین مداوم از طرف مقابل باشد. او ممکن است به طور مداوم نگران باشد که مورد پذیرش قرار نگیرد و به همین دلیل از ابراز احساسات واقعی خود خودداری کند. برای افزایش عزت نفس، می‌توان از روش‌های مختلفی استفاده کرد، مانند شناسایی و به چالش کشیدن افکار منفی، تمرکز بر نقاط قوت، و انجام فعالیت‌هایی که به فرد حس موفقیت و رضایت می‌دهد. مشاوره و روان‌درمانی نیز می‌تواند در این زمینه بسیار مفید باشد. عزت نفس بالا کلید یک رابطه سالم و رضایت‌بخش است. خودتان را دوست داشته باشید تا بتوانید دیگران را نیز دوست داشته باشید.

13. اعتیاد به کار یا فعالیت‌های دیگر

افرادی که به کار یا فعالیت‌های دیگر اعتیاد دارند، ممکن است زمان و انرژی کافی برای رابطه خود نداشته باشند. آنها ممکن است بیشتر وقت خود را صرف کار کردن یا انجام فعالیت‌های مورد علاقه خود کنند و از نیازهای شریک عاطفی خود غافل شوند. رابطه زناشویی این رفتار می‌تواند باعث ایجاد احساس بی‌توجهی و نادیده گرفته شدن در طرف مقابل شود. برای حل این مشکل، باید فرد تعادلی بین کار و زندگی شخصی خود ایجاد کند و زمان کافی برای رابطه خود اختصاص دهد. گفتگو و تعیین اولویت‌ها در رابطه می‌تواند به حل این مشکل کمک کند. تعادل بین کار و زندگی شخصی کلید یک رابطه پایدار است. رابطه خود را در اولویت قرار دهید تا از آسیب دیدن آن جلوگیری کنید.

14. ناتوانی در همدلی

همدلی به معنای توانایی درک و به اشتراک گذاشتن احساسات دیگران است. افرادی که در همدلی مشکل دارند، ممکن است نتوانند نیازها و احساسات شریک عاطفی خود را درک کنند و به آنها پاسخ دهند. آنها ممکن است به طور ناخودآگاه رفتارهایی انجام دهند که باعث ناراحتی و رنجش طرف مقابل شود. برای تقویت همدلی، می‌توان از روش‌های مختلفی استفاده کرد، مانند تلاش برای دیدن مسائل از دیدگاه دیگران، گوش دادن فعال به حرف‌های طرف مقابل، و تلاش برای درک احساسات او. مشاوره و روان‌درمانی نیز می‌تواند در این زمینه بسیار مفید باشد. تلاش برای درک احساسات دیگران به بهبود روابط کمک می‌کند. همدلی پلی بین قلب‌ها است.

15. اختلالات شخصیتی

در برخی موارد، تمرکز بیش از حد بر خود در روابط عاشقانه می‌تواند ناشی از اختلالات شخصیتی باشد. اختلالاتی مانند اختلال شخصیت مرزی (Borderline Personality Disorder) یا اختلال شخصیت خودشیفته (Narcissistic Personality Disorder) می‌توانند باعث شوند که فرد در برقراری روابط سالم و پایدار با مشکل مواجه شود. این اختلالات نیازمند درمان تخصصی توسط یک روانپزشک یا روانشناس بالینی هستند. اگر فکر می‌کنید که ممکن است به یک اختلال شخصیتی مبتلا باشید، حتماً با یک متخصص مشورت کنید. درمان اختلالات شخصیتی می‌تواند به بهبود کیفیت روابط و زندگی شما کمک کند. با کمک متخصص، می‌توانید الگوهای رفتاری ناسالم را تغییر دهید و روابط سالم‌تری برقرار کنید. درمان اختلالات شخصیتی سرمایه‌گذاری در سلامت روان و روابط شما است.

نمایش بیشتر

یک دیدگاه

  1. بعضی وقتا آدم فکر میکنه خودخواهی تو رابطه یعنی خودشیفتگی، ولی واقعیت اینه که خیلی وقتا این رفتارها ریشه تو ترس و ناامنی داره… انگار آدم با خودمحوری میخواد از دلشوره های قدیمی فرار کنه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا